کوروش مامان روز چهارشنبه 22/6/91 دوتا دندوناش در اومده البته مروارید ها رو فقط وقتی که پسر شاکی میشه و داره داد میزنه میشه دید... پسرم بعد ازظهر که میشه برای دد رفتن خیلی دادو هوار میکنه وقتی میبینه روسری سرمه خیلی هیجانی میشه میخواد بیاد بغلم فکر میکنه میرم دد...فداش بشم پسرمو وقتی حموم میره همش سعی میکنه دوش آب رو بگیره .... دستش رو میبره سمت آبی که از دوش میاد از هر طرفی که دوش رو بگیری به اون طرف میچرخه ...
کوروش مامان از 28/6/91 با خوردن یک قاشق فرنی به به خوردن را شروع کرد.... ایشالا 120 سال ادامه داشته باشه مامان فداش بشه هرچی بیشتر دوزاریش میفته سخت تر میخوره دیروز وقتی قاشق رو دست من میدید شروع میکرد به فوت کردن ... چند بار فرنی تا بالا ابروهاش و موهای من ریخت ... خیلی خندیدم ولی پسر طلا زیاد خوشحال نبود امروز توی صندلی غذا نشست با کلی غصه خورد.. من که داشتم شکلک در میاوردم و میرقصیدم ، کلی هنر نمایی کردم اینم عکساش ...